تجمع وحدت آفرین امت رسول الله (ص) در حسینیه امیر چخماق یزد
تاریخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۷۱۶۲۶
تجمع وحدت آفرین امت رسول الله (ص) و گرامیداشت یاد و خاطره سردار پرافتخار اسلام شهید حاج حسین همدانی از ساعت ۱۹ امشب با حضور جمع کثیری از شهروندان در حسینیه امیرچخماق یزد برگزار شد.
شرکت کنندگان در این تجمع با سردادن شعارهایی بار دیگر با آرمانهای امام و رهبری تجدید بیعت کرده و حمایت قاطع خود را از نظام اسلامی، مسجد، قرآن و پرچم مقدس کشورمان فریاد زدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مردم همیشه در صحنه یزد اغتشاش و ناهنجاریهای اخیر را به شدت محکوم کرده و خواستار همدلی و یکپارچگی همگانی در برابر فتنه گران شدند.
یاد و خاطره شهدا خصوصا حاج قاسم سلیمانی، حاج حسین همدانی و سایر مدافعان حرم و امنیت در این تجمع بزرگ گرامی داشته شد.
سردار نوعی اقدم در این تجمع به سخنرانی پرداخت و محمدحسین حدادیان نیز به مداحی پرداخت.
شعرسرایی عالیه مهرابی و اجرای گروه سرود شمیم ولایت از دیگر برنامههای این همایش بود.
باشگاه خبرنگاران جوان یزد یزدمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: یادواره شهدا سردار همدانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۷۱۶۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(عکس) روایت غمانگیز رسول خادم از گفتگو با دختر پابرهنه
رسول خادم پیشکسوت کشتی ایران که این روزها در کنار مردم سیبزده سیستان و بلوچستان حضور دارد با انتشار تصاویری از یک دختر پابرهنه نوشت:
ازش پرسیدم؛ خواهرته؟!
سرش رو به طرف بالا تکون داد، یعنی نه …!
گفتم؛ اینا وسایلِ خونه شماست؟ رو فرشی و کاسه و … اینایی که روی زمین افتاده رو میگم؟
نگام کرد …!
یه هو دیدم چشاش پُر اشک شد …
به هم ریختم! آخه این چه سوالی بود من کردم!
اشک آرام از گونه اش روان شد …
اصرار من به اینکه درست میشه دختر عزیزم هم، هیچ فایدهای نکرد …
پای برهنه …
بچه به بغل …
روی گِلها …
با چشم گریون …
قدم برداشت و رفت …
ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی
سیستان و بلوچستان
روستاهای اطراف شهرستان کُنارک